انتظار- مذهبی

انتظار مهدوی
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • ساعت فلش مذهبیمهدویت امام زمان (عج)

تفاوت های زن و مرد

28 دی 1394 توسط دشتی

تفاوت های زن و مرد:

جریان فمنیستی که در اجتماع زمانه ما به راه افتاده است یک جریان مسخره است. چه کسی گفته که مرد از زن بالاتر است که حالا جریان فمنیستی در جهت احقاق حق زن حرکت کند و برابری زن را با مرد طلب کند.
کسانی که اعتقاد دارند زن و مرد با هم برابرند سیاستمداران هستند که می خواهند بدین طریق رأی بیاورند بنابرین زن ها از مردها پایین تر نیستند بلکه زن و مرد باهم فرق دارند ارزش یکسان دارند ولی زن ها در توانمندی ها، نقاط ضعف، احساسات، ادراکات و عشق ورزی با مردها متفاوتند.

1. تفاوت در ابراز احساسات:

دوست داشتن یک مرد با یک زن فرق می کند. مرد دیگران را مردانه دوست دارد و احساسات خود را مردانه ابراز می کند و زن زنانه ابراز می نماید بنابرین بسیاری از جنگ و جدل ها بخاطر ندانستن این نکته کلیدی است. حضرت علی(ع) می فرمایند: مردم با هم می جنگند سر چیز هایی که نمی دانند.

خانم ها خودشان را با اشک و صحبت تخلیه می کنند آقایان کم حرف می زنند کم گریه می کنند بنابرین بیشتر سکته می کنند.

2. تفاوت های زن و مرد در نحوه به کارگیری مغز

مغز آقایان در آن واحد بر روی یک کار متمرکز می شود ولی خانم ها در آن واحد روی چند کار متمرکز می شوند.

ادامه »

 نظر دهید »

شعر نصیحت مادرانه

28 دی 1394 توسط دشتی

 نظر دهید »

محمد(ص)

28 دی 1394 توسط دشتی

 نظر دهید »

ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻤﺮﺍﻥ

28 دی 1394 توسط دشتی

ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻤﺮﺍﻥ :

ﺧﺪﺍﯾﺎ …
ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ …
ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ …
ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ …
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ …
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ …
ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ …
ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ …
ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ …
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ …
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ..


 

 نظر دهید »

عاقبت شوخی با نامحرم

28 دی 1394 توسط دشتی


عاقبت شوخی با نامحرم

یکی از علمای مشهد می فرمود :

روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید .
گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم
و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت .

بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد .

بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .

از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
.
حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که
برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند .
( کنزالعمال ، ج 16 ، ص 383 )

 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

انتظار- مذهبی

وبلاک در مورد انتظار که به مطالب مذهبی و اجتماعی می پردازد
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مذهبی
  • احادیث
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس